ماکیاولی حدود 5 قرن پیش در کتاب "شهریار" * میگه:
" مردم تابع احتیاجات آنی خود هستند " و " قضاوت مردم در چشم های آنهاست نه در دستهایشان" !!!
کافی هست که یک متفکر (که کمی هم شیطنت داره ! ) این جملات رو تبدیل به یک نظریه کنه و بعدا کتاب ها در موردش نوشته بشه و از اون کتاب ها، قانون های نانوشته ای استخراج بشه و در نهایت تبدیل به مانیفِست فعالیت یک عده انسان های منفعت طلب و مادی گرا بشه . این مطلب در پروتکل های یهود هم به وضوح گفته میشه .
در نظام سلطه ، اگر هر ملت و دولتی هم جهت و هم فکر اون ها نباشه ، براش دردسر می تراشند تا درگیر چیزهای کم ارزش تر بشه تا از مباحث مهم تر غفلت کنه .
برای مثال : تحریم . که پیرو اون، فشار اقتصادی ایجاد میشه . در عین حال خائنینی که در اون کشور ، شیطنت های اقتصادی رو مرتکب میشن تا عموم جامعه درگیر نیازهای روزانه شون باشن و بعد سوار بر این موج نیتی و هیجانات ، هرآنچه که میخواهند به عنوان خوراک فکری به ذهن افراد تزریق میکنند .
در عین حال هم مردم عادی ، انقدر درگیر برآوردن نیازهای روزانه خودشون هستند که وقتی برای تحلیل داده های دریافتی شون ندارن .
جامعه ای که به راحتی تمام داده های دریافتی رو بازنشر میکنه ، بدون سطحی ترین تحلیل و آینده نگری .
متاسفانه بعضا انقلابی و غیر انقلابی هم نداره .
اگر دقت کرده باشین، عده کمی تولید محتوا رو انجام میدن . بیش از 80 % بازنشر میکنند .
ضمنا تا به حال به این فکر کردیم که وقتی تو شبکه های اجتماعی می گردیم ، چند درصد از اطلاعات به معنای واقعی کلمه برای ما مفید و کاربردی هستند .؟!
______________________________________________________
پ.ن : کتاب منتقدین زیادی داره چه نقد مثبت چه منفی .
به عقیده من بستگی به این داره که از چه منظری به محتوای کتاب نگاه بشه . اگه از منظر ماتریالیستی به کتاب نگاه بشه ، بسیار عقلانی و منطقی به نظر میاد ، یعنی اگه کسی در جهان ماده اینطور عمل نکنه ، باخته .
اما قطعا از منظر "بینش توحیدی " و اخلاقی مورد نقد جدی هست .
کتاب شهریار در قرن 16 میلادی و با توجه به فضای فکری و عملی و نظامی و مذهبی زمان ماکیاولی نوشته شده . زمانی که کلیسا و شخص پاپ و کاردینال ها در قدرت و سلطنت نفوذ زیادی داشتند .
100 صفحه اول در باب انواع سلطنتها (ارثی ، ضمیمه ای ، تصرفی ، انتخابی، از راه جنایت و ایجاد خوف و تحت نفوذ کلیسا .) و انواع قشون (کمکی ، اجیر شده ، ملی و .) صحبت میکنه .
و 50 صفحه آخر ، در باب صفات ممدوحه و مذمومه شهریاران ، وزرا و درباریان هست .
جالب اینجاست که نکات قابل تامل و درستی هم داره . اما در عین حال بسیار خطرناک هم هستند .
درباره این سایت